در دین مقدس اسلام (نماز) در راس همه اعمال و عبادات قرار گرفته است چنانچه خداوند در اوصاف متقین که بهترین بندگان اویند می فرماید:
الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوة .(1)
( (پرهیزکاران ) کسانی هستند که به غیب ( آنچه از حس پوشیده و پنهان است ) ایمان می آورند و نماز را بر پا می دارند ).
این عبادت از آن چنان اهمیتی برخوردار است که نه تنها در دین اسلام بلکه در ادیان گذشته و در شرایط انبیای پیشین نیز در راس همه برنامه ها و عبادات بوده است و لذا حضرت ابراهیم علیه السلام از خداوند برای خود و ذریه اش توفیق اقامه نماز را درخواست می کند و می گوید:
(رب اجعلنی مقیم الصلوة و من ذریتی ...).(2)
و حضرت لقمان در به پا داشتن نماز به فرزندش توصیه می کند:
(یا بنی اقم الصلوة ...).(3)
و حضرت عیسی آن را از وظایف اولیه اش می شمارد و می گوید:
شیخ ابراهیم کفعمی در کتاب البلد الامین گفته است:
از حضرت مهدی صلی الله علیه و سلم روایت شده است که: هر کس این دعا را در ظرف تازه ای با تربت حسین علیه السلام بنویسد و آنرا بشوید و بنوشدش، از مرض خود شفا می یابد.
1. آوارگان از وطن :
سوره حج آیه 40 : اَلّذِینَ اُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقّ...
آنانکه به ناحق از خانه هاشان آواره شده (و) جز آن که مى گفتند پروردگار ما خداى یکتاست (جرمى نداشتند)، و اگر خدا رخصت جنگ ندهد و دفع شرّ بعضى از مردم را به بعض دیگر نکند، همانا صومعه ها و کلیساها و کِنِشتها و مساجدى که در آنها نماز و ذکر خدا بسیار مىشود، همه خراب و ویران مىشد و هر که خدا را یارى کند البته خدا او را یارى خواهد کرد، که خدا را منتهاى اقتدار و توانایى است. قال أبوجعفر(ع): نزلت فى على وحمزة وجعفر علیهم السلام ثم جرت فى الحسین(ع). حضرت باقر(ع) فرمود: این آیه درباره على و حمزه و جعفر علیهم السلام نازل شد و در مورد امام حسین(ع) به وقوع پیوست.
(بحار الانوار، ج 24 ص 227 ح24 )
2. کلمه باقى :
سوره زخرف آیه 28 : وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِى عَقِبِهِ لَعَلّهُمْ یَرْجِعُونَ.
و این خداپرستى را بر همه ذرّیت خود تا قیامت، کلمه باقى گردانید؛ تا همه فرزندانش (به خداى یکتا) رجوع کنند. قال أبوجعفر(ع): إنّها فى الحسین(ع) ینتقل من ولد إلى ولد ولا ترجع إلى أخ ولا عمّ. حضرت باقر(ع) فرمود: این آیه درباره امام حسین(ع) است، که امامت در نسل او از فرزندى به فرزند دیگر مىرسد و به برادر یا عمو باز نمىگردد.
(بحار الانوار، ج 25 ص 253 ح21 )
3. کشته به ناحق :
سوره إسراء آیه 33 : وَ لا تَقْتُلُوا النّفْسَ الّتِى حَرّمَ اللّهُ إِلا بِالْحَقّ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیّهِ سُلْطَاناً فَلا یُسْرِفْ فِى الْقَتْلِ اِنّهُ کَانَ مَنْصُوراً.
و هرگز نفس محترمى که خدا قتلش را حرام کرده مکشید مگر آن که به حکم حق مستحقّ قتل شود، و کسى که مظلوم کشته شود، ما به ولىّ او حکومت و تسلّط بر قاتل دادیم، پس در مقام انتقام، آن ولى در قتل و خونریزى اسراف نکند که او از جانب ما مؤیّد و منصور خواهد بود. عن أبىجعفر(ع) فى قوله (ومن قتل مظلوماً...)، قال: هو الحسین بن على(ع)، قتل مظلوماً ونحن أولیاؤه والقائم منّا إذا قام، طلب بثأر الحسین(ع)، فیقتل حتّى یُقال قد أسرف فى القتل. وقال: المقتول الحسین وولیّه القائم والاسراف فى القتل أن یقتل غیر قاتله. (إنه کان منصوراً) فإنه لا یذهب من الدّنیا حتّى ینتصر برجل من آل رسول الله علیهم الصلاة والسلام، یملا الارض قسطاً وعدلاً کما ملئت جوراً وظلماً. از حضرت باقر(ع) در تفسیر آیه (و من قُتل مظلوماً...) نقل شده است که فرمود: منظور امام حسین(ع) است که مظلوم کشته شد، و ما (ائمّه) اولیاى دم او هستیم و هنگامى که قائم از ما قیام کند، به خونخواهى او مىپردازد و آنقدر مىکشد تا آن که گفته مىشود اسراف کرده است، و اسراف در کشتار آن است که به جز قاتلش را بکشد. و در تفسیر (انّه کان منصوراً)، حضرت باقر(ع) فرمود: همانا دنیا به پایان نمىرسد تا آن که خداوند مردى از خاندان رسول خدا سلام اللّه علیهم را نصرت عنایت مىفرماید که زمین را پر از عدل و داد مىکند پس از آن که از ظلم و ستم پر شده باشد.